جامعه مشتمل بر مجموعهای از کنشگران که از طریق روابط متقابل اجتماعی با یکدیگر پیوند داشته و لازمه تداوم و قوام زندگی جمعی، وجود روابط اجتماعی نسبتا پایدار مابین کنشگران فردی و جمعی بر اساس منافع مشترک، شبكهها و مواضع چندگانه و وجود شبكهاي از روابط سيبرنتيكي بين اعضاي واحدهاي مختلف جامعه مدني و شهروندان است. غایت قانون تامین نظم و انسجام جمعی و حفظ نظم اجتماعی مستلزم وجود و حاکمیت موثر قانون نشات گرفته از تکالیف اجتماعی و اخلاقی است. قانون و حاکمیت آن به عنوان نوعي كنترل اجتماعي رسمی كه سرچشمهاش با تبديل جوامع بدون دولت به جوامع دولت دار برمیگردد متضمن ثبات در جامعه، استحكام روابط اجتماعي در همه ساحتهای زندگي و كاركرد معمول نظامهای اجتماعی علاوه بر سلامت فيزيكي آحاد مردم میباشد. قانون گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی - حقوقی در مقابل قانون گرایی قرار می گیرد و به معنای کنشی است كه در مخالفت و سرپیچی از قوانین رسمی جامعه انجام و قانون گریز كسی است كه با رفتار و عمل آگاهانه خود تعمدا قوانین رسمی جامعه را نادیده میگیرد.
فصل اول: ملاحظات مفهومی- نظریهای پایه
فصل دوم: نظریههای جامعهشناختی قانونگریزی
فصل سوم: تحقیق پیمایشی پیرامون قانون و قانونگریزی
فصل چهارم نتیجه گیری
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
علوم اجتماعی
علوم اجتماعی |