طراز ادب در بلاغت عرب
نویسنده:
دکتر بهزاد حشمتی - دکتر محمد حسن دهقان
مترجم:
سال نشر:
1401
صفحه:
202
نوبت چاپ:
1

از ديرباز شمار شکل های کلامی‌ به شمار متکلمان بی شمار بوده است از این رو سنجش و پیرایش کلام بدون وجود شاخص و معیار ممکن نیست. دانشی که اصول و معیارهای آرایه هایکلامی را تعیین می کند بلاغت است. علم بلاغت،  فنون معانی و بیان و بدیع را دربر دارد. کتاب پیش روی می کوشد تا علم بلاغت عربی را با بیانی شيوا، کوتاه و گويا با شاهد مثال های عربی و فارسی به دور از اطناب ممل و ایجاز مخل و با عدم استشهاد به شواهد و ابیات دشوار و صنایع شاذ و نادر، توضیح دهد.

هدف اصلی این کتاب، آموزش ساده علم بلاغت عربی برای دانشجویان رشته‌ های عربی و فارسی و همچنین دیگر اهل ادب و عموم آنانکه طالب آموختن و دوستدار فنون بلاغی اند می باشد . به قدر طاقت کوشیدیم که این اثر پیراسته از کار درآید اگر در این مقصود توفیقی حاصل شده لطف و عنایت خاص اوست که از نقصان پیراسته است.

امید است این کتاب سودمند واقع شود و خوانندگان گرامی از بذل عنایت دریغ نورزند و ما را با نکات اصلاحی در کاستی های احتمالی یاری فرمايند.

 

فهرست:

فصل اول  علم معانی 12

پیشگفتاری در باب فصاحت و بلاغت: 13

فصاحت: 13

فصاحت کلمه: 13

۱ـ تنافر حروف: 13

۱ـ تنافر حروف شدید الثقل. 13

۲ـ تنافر حروف خفیف‌الثقل: 13

۲ـ غرابت استعمال: 14

۳ـ مخالفت با قیاس صرفی: 15

۴ـ کراهت در سمع: 17

فصاحت کلام: 17

۱ـ تنافر کلمات: 18

۲ـ ضعف التألیف (سستی ترکیب): 19

۳ـ تعقید لفظی (پیچیدگی لفظی): 20

۴ـ تعقید معنوی: 21

۵ـ کثرت تکرار: 22

۶ـ تتابع اضافات: 22

فصاحت متکلم: 23

بلاغت: 24

بلاغت کلام: 24

حال خطاب (مقام خطاب): 24

۱ـ اسناد خبری.. 25

۱ـ فائده‌ی خبر: 25

۲ـ لازم فائده: 25

۱ـ استرحام و استعطاف (رحم‌خواهی و مهرجویی): 26

۲ـ اظهار ضعف و فروتنی: 27

۳ـ ترغیب و تشویق نمودن مخاطب: 28

۴ـ اظهار حسرت و اندوه: 28

۵ـ ابراز شادی به وقوع امری و زوال امری بر اثر آن: 29

6ـ توبیخ و نکوهش: 29

۷ـ یادآوری تفاوت میان مراتب: 29

۸ـ تحذیر (هشدار دادن): 30

۹ـ فخر و مباهات: 30

۱۰ـ مدح (ستایش): 31

شکل خبر براساس اختلاف احوال مخاطب و القاء کلام بر مقتضی ظاهر به وسیله‌ی متکلم سه نوع است: ۱ـ خبر ابتدائی ۲ـ خبر طلبی ۳ـ خبر انکاری.. 32

۱ـ خبر ابتدائی: 32

۲ـ خبر طلبی: 32

۳ـ خبر انکاری: 33

*‌ در شیوه‌های که ذکر گردید کلام براساس مقتضی ظاهر حال است ولی گاهی به جهت هدفی یا سببی، متکلم،‌کلام را بر خلاف مقتضی ظاهر حال ادا می‌نماید و مخاطب خویش را برخلاف آنچه که هست تصور می‌نماید. 34

۲ـ انشاء: 37

۱ـ انشاء غیرطلبی: 37

۱ـ مدح و ذمّ: 38

۲ـ صیغه‌های عقود: 38

۳ـ قسم: 38

۴ـ تعجب (ابراز شگفتی): 38

۵ـ رجاء (امید داشتن): 38

۲ـ انشاءطلبی: 39

۱ـ امر: 39

۲ـ امر مقرون به لام: قال تعالی: 39

۳ـ اسم فعل امر: 39

۴ـ مصدر نائب از فعل امر: 40

۱ـ دعا: 40

۲ـ التماس (درخواست): 41

۳ـ ارشاد(راهنمایی): 41

۴ـ تهدید (ترساندن): 41

۵ـ تعجیز (ناتوان دانستن مخاطب): 42

۶ـ اباحه (روا داشتن): 42

۷ـ تسویه (برابر دانستن): 43

۸ـ اکرام (بزرگداشت): 44

۹ـ امتنان (منت نهادن): 44

۱۰ـ اهانت: 44

۱۱ـ دوام (پایداری و استمرار بر امری): 45

۱۲ـ تمنی (آرزو کردن): 45

13ـ اعتبار (عبرت و پند گرفتن): 45

۱۴ـ اذن (اجازه و رخصت دادن): 45

15ـ تکوین (به وجود آوردن): 46

۱۶ـ تخییر (اختیار دادن): 46

۱۷ـ تأدیب (ادب کردن): 46

۱۸ـ تعجب (به شگفتن آمدن): 46

۲ـ نهی: 47

۱ـ دعا: 47

۲ـ التماس: 48

3ـ ارشاد (راهنمایی کردن): 48

۴ـ دوام (پیوستگی در عمل): 48

۵ـ بیان عاقبت: 48

6ـ تیئیس (ناامید کردن) قال تعالی: 49

۷ـ تمنی (آرزو کردن): 49

۸ـ تهدید(ترساندن): 49

۹ـ کراهت (ناگوار داشتن): 49

10ـ توبیخ (سرزنش کردن): 49

۱۱ـ ائتناس (ایجاد انس و الفت): 50

۱۲ـ تحقیر: 50

۳ـ استفهام: 51

*‌ همزه‌ای که برای طلب تصور است باید در کنار چیزی قرار گیرد که از آن پرسش شده است و دارای حالات گوناگونی است که عبارتند از: 51

۱ـ مسندإلیه: 51

۲ـ مسند: 51

۳ـ مفعول: 51

۴ـ حال: 52

۵ـ ظرف: 52

۲ـ طلب تصدیق: 52

*‌‌ گاهی ادوات استفهام از معنای اصلی خویش خارج می‌گردند و برای اهداف بلاغی دیگری به کار می‌روند که عبارتند از: 56

۱ـ امر: 56

۲ـ نهی: 57

۳ـ تسویه (برابر دانستن): 57

۴ـ نفی: قال. 57

۵ـ إنکار: 57

۶ـ تشویق: 57

۷ـ استئناس (ایجاد الفت و آشنایی نمودن): 57

۸ـ تقریر (اقرار کردن): 58

۹ـ تهویل (ترساندن): 58

۱۰ـ استبعاد (بعید دانستن): 58

۱۱ـ تعظیم (بزرگ داشتن): 58

۱۲ـ تحقیر (کوچک شمردن): 59

۱۳ـ تعجب: 59

14ـ تهکم (ریشخند کردن): 59

۱۵ـ وعید (ترسانیدن): 60

۱۶ـ استبطاء (کند شمردن): 60

17ـ‌ آگاهی و هشدار دادن بر اشتباه: 60

۱۸ـ هشدار و آگاهی دادن بر باطل بودن مطلوب: 60

۱۹ـ تحسر (ابراز حسرت و اندوه کردن) 60

20ـ هشدار و آگاهی بر گمراهی شنونده، 61

۲۱ـ تکثیر (زیاد شمردن) 61

*‌ علاوه بر اغراض که ذکر شد می‌توان اغراض فراوانی براساس ذوق ادبی افزود و یا یک بیت را مشتمل بر چندین غرض متفاوت بدانیم. 62

۴ـ تمنّی (آرزو کردن): 62

۵ـ ندا: 63

*‌ گاهی حرف نداء از معانی اصلی خویش خارج می‌گردند و به معانی دیگری می‌گرایند که مهمترین آن‌ها عبارتند از: 64

*‌ به جهت اغراضی، جمله‌ی خبریه در موقعیت انشاء قرار می‌گیرد که مهمترین آن‌ها عبارتند از: 67

*‌ برای اغراضی انشاء در شکل خبر می‌آید که عبارتند از: 68

*‌ در حالت مسندإلیه. 69

۱ـ ذکر مسندإلیه: 69

۲ـ حذف مسندإلیه: 72

۳ـ معرفه آوردن مسندإلیه: 77

*‌ مقدم آوردن مسندالیه. 97

*‌ حذف مسندالیه. 103

*‌ معرفه آوردن مسند 105

*‌ نکرده آوردن مسند 105

*‌ تقدیم مسند 106

*‌ قصر. 110

*‌ جایگاه مقصورعلیه. 111

* تقسیم قصر به اعتبار حقیقت و واقعیت.. 112

۱ـ قصر حقیقی. 112

۲ـ قصر اضافی: 113

*‌ قصر به اعتبار دو طرفش (مقصور و مقصورعلیه) چه حقیقی باشد و چه اضافی، دو نوع است: 113

۱ـ قصر صفت بر موصوف: 113

* قصر اضافی براساس حال مخاطب سه نوع است: 114

۱ـ قصر إفراد (یعنی نفی شرکت و اشتراک): 114

۲ـ قصر قلب (واژگون کردن): 114

۳ـ قصر تعیین (مشخص کردن): 115

*‌ وصل و فصل. 115

وصل. 115

* مواضع وصل. 116

* مواضع فصل عبارتند 118

۲ـ کمال إنقطاع: 120

۳ـ شبه کمال اتصال: 120

۴ـ شبه کمال إنقطاع. 121

۵ـ توسط بین کمالین: 121

فصل دوم 123

علم بیان. 123

تشبيه : 123

اركان تشبيه چهار رکن است: 123

تقسيمات تشبيه. 124

تشبيه : حسي و عقلي. 124

1ـ مشبه و مشبه‌به هر دو حسي باشند. 124

4ـ مشبه حسي و مشبه‌ٌبه عقلي. 126

تقسيم طرفين تشبيه به اعتبار مفرد يا مرکب بودن : 126

1ـ تشبيه مفرد به مفرد، 126

2ـ تشبيه مرکب به مرکب.. 127

3ـ تشبيه مفرد به مرکب.. 128

4ـ تشبيه مرکب به مفرد: 128

تشبيه به اعتبار وحدت و تعدد آن. 130

1ـ تشبيه متحدالطرفين: 130

2ـ تشبيه ملفوف.. 130

3ـتشبيه مفروق: 131

4ـ تشبيه تسويه: 131

5ـ تشبيه جمع. 132

تشبيه به اعتبار وجه شبه. 132

1ـ تشبيه تمثيل : 133

3ـ تشبيه مفصل. 134

4ـ تشبيه مجمل. 134

5ـ تشبيه قريب مبتذل. 134

6ـ تشبيه بعيد غريب: 136

ادوات تشبيه (ابزارهاي تشبيه) : 137

تشبيه به اعتبار ادات بر. 137

1ـ تشبيه مرسل : 138

2ـ تشبيه مؤکد : 138

تشبيه بليغ : 139

1ـ مفعول مطلق نوعي: 139

2ـ اضافه‌ي مشبه‌ٌ‌به بر مشبه. 140

3ـ مبتدا و خبر مانند : 140

4ـ هنگامي که مشبه‌ٌ‌به حال واقع مي شود. 140

أغراض تشبيه : 140

1ـ بيان حال مشبه: 141

2ـ بيان امکان حال مشبه: 141

2ـ بيان اندازه حال مشبه : 141

4ـ بيان حال مشبه و جاي دادن آن در ذهن شنونده : 142

5ـ بيان امکان وجود مشبه : 142

6ـ مدح و تحسين حال مشبه : 143

7ـ نکوهش و تقبيح مشبه : 143

8ـ استطراف (شگفت و نو شمردن) مشبه : 144

تشبيه ضمني : 145

تشبيه مقلوب (منعکس، وارونه،معکوس) : 145

تشبيه تشابه (تساوي) : 146

استعاره : 146

ارکان استعاره 146

استعاره به اعتبار آنچه از طرفين. 147

1ـ استعاره مصرحه (تصريحيه، تحقيقيه، محققه) : 147

2ـ استعاره‌ي مکنيه (بالکنايه) : 147

تقسيم استعاره به اعتبار طرفين و جامع : 149

1ـ محسوس الطرفين و جامع حسي : 149

2ـ محسوس الطرفين و جامع عقلي : 150

3ـ محسوس الطرفين و جامع مرکب از حسی و عقلي : 150

4ـ معقول الطرفين، جامع عقلي : 150

5ـ مستعارٌ منه حسي و مستعارٌ له عقلي، جامع عقلي : 151

6ـ مستعارٌ منه عقلي و مستعارٌ له حسي، جامع عقلي : 151

استعاره به اعتبار لفظ مستعار. 151

1ـ استعاره‌ي أصليه: 151

2ـ استعاره‌ي تبعيه : 152

تقسيم استعاره به اعتبار طرفين به عناديه (ناهمساز) و وفاقيّه (همساز) 153

1ـ استعاره‌ي عناديه (ناهمساز) 153

2ـ استعاره‌ي وفاقيه (همساز): 153

استعاره به اعتبار ابتذال و غرابت جامع آن. 154

1ـ استعاره‌ي عاميه مبتذله : 155

2ـ استعاره‌ي خاصيه غريبه : 155

استعاره به اعتبار ذکر ملائمات طرفين و عدم ذکر آن. 155

1ـ استعاره مطلقه : 156

2ـ استعاره مجرده 157

3ـ استعاره‌ي مرشحه: 157

مجاز: 158

قرينه : 158

1ـ قرينه لفظي. 158

2ـ قرينه‌ي معنوي (حاليه): 159

علاقه : 159

مجاز به چهار گونه منقسم مي‌شود: مجاز مفرد مرسل مجاز مفرد بالاستعاره مجاز مرکب مرسل مجاز مرکب بالاستعاره 159

1ـ مجاز لغوي مفرد مرسل : 159

علاقه های مجاز لغوي مفرد مرسل : 159

1ـ علاقه کليت: 159

2ـ علاقه جزئيه. 159

3ـ علاقه سببيت: 160

4ـ علاقه مسببيت.. 160

5ـ علاقه‌ي لازميت: 161

6ـ علاقه‌ي ملزوميت.. 161

7ـ علاقه‌ي آليت: 161

8ـ علاقه‌ي تقييد 162

9ـ علاقه‌ي عموم 162

10ـ علاقه‌ي خصوص... 162

11ـ علاقه‌ي اعتبار ماکان. 162

12ـ علاقه‌ي اعتبار مايکون. 163

13ـ علاقه‌ي حاليت.. 164

14ـ علاقه‌ي محليت: 164

15ـ علاقه‌ي بدليت.. 165

16ـ علاقه‌ي مبدليت.. 165

17ـ علاقه‌ي مجاورت: 165

18ـ علاقه‌ي اشتقاق. 165

مجاز عقلي : 166

علاقه‌هاي مجاز عقلي: 166

3ـ اسناد به سبب : 167

4ـ اسناد به مصدر : 167

5ـ علاقه‌ي مفعوليت (اسناد فعل معلوم يا اسم فاعل به مفعول ): 168

6ـ علاقه‌ي فاعليت (اسناد فعل مجهول يا اسم مفعول به فاعل): 168

مجاز مرسل مرکب : 168

مجاز مرکب به شيوه‌ي استعاره‌ي تمثيليه: 170

کنايه : 171

ذکر عبارتي و طلب معناي ديگری از آن، بدون وجود قرينه‌اي که مانع از اراده‌ي معناي اصلي شود. 171

فرق مجاز و کنايه: 171

انواع کنايه به حسب معنايي. 171

2ـ کنايه از موصوف : 173

3ـ کنايه از نسبت : 174

کنايه به اعتبار واسطه‌ها 175

1ـ تعريض : 175

2ـ تلويح : 176

3ـ رمز : 177

4ـ ايماء (اشاره) : 177

فصل سوم علم بدیع. 179

فهرست صنایع: 181

1ـ ابداع. 182

2ـ ابهام ( 183

3ـ اتساع: 185

4ـ اتفاق: 186

5ـ احتراس (تکمیل): 187

6ـ ادماج: 188

7ـ ارسال المثل. 189

8ـ ارصاد (تسهیم): 190

9ـ ازدواج. 191

10ـ استبتاع: 192

11ـ استخدام: 193

12ـ استطراد: 196

13ـ افتنان: 197

14ـ تأکید الذّم بمایشبه المدح: 198

15ـ تأکید المدح بمایشبه الذم: 199

16ـ تجاهل العارف.. 200

17ـ ترصیع: 201

18ـ تسمیط: 202

19ـ تشریع (توشیح، ذوالقافیتین): 203

20ـ تطریز. 204

21ـ تفریق: 205

22ـ تقسیم: 206

23ـ توریه: 207

24ـ توشیع: 212

25ـ جمع: 213

26ـ جمع باتفریق. 214

27ـ جمع با تقسیم: 215

28ـ حسن التعلیل: 216

29ـ رد العجز علی الصدر. 217

30ـ سجع. 218

31ـ سلب و ایجاب: 221

32ـ لزوم مالایلزم (التزام، اعنات): 222

33ـ اللف و النشر (الطی و النشر): 223

34ـ المواربة. 225

 

 

دسته بندی موضوعی موضوع فرعی
علوم انسانی سایر

تمامی حقوق این سایت برای سازمان ترویج مطالعه و نشر جهاد دانشگاهی محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright ©2024 Iranian Students Booking Agency. All rights reserved