به گزارش روابط عمومی سازمان انتشارات جهاددانشگاهی، در این کنفرانس در مجموع ۱۷ سخنرانی در قالب 3 نشست ارائه شد که گزارش مشروح آن ها در ذیل آمده است.
نشست اول:
نخستین پژوهش ارائهشده در دومین کنفرانس پژوهشهای نشر پژوهشی با عنوان «پیامدهای الحاق ایران به کنوانسیون های بین المللی حقوق نشر؛ مبتنی بر سنتزپژوهی» بود که دکتر توسط داریوش مطلبی دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی ارائه شد.
به گفتهی مطلبی این بررسی به ما نشان میدهد که کارهای زیادی در حوزه پیوستن یا نپیوستن ایران به کنوانسیون حقوق نشر انجام شده و نیاز است مطالعهای روی همین مطالعات انجام شود.
مطلبی افزود: وقتی ما از حقوق مولف صحبت میکنیم منظور حمایت از ناشر یا مولف اثر با ممانعت از انتشار غیر قانونی آثار است. ما وقتی راجع به حقوق مادی و معنوی صحبت میکنیم جنبههای سلبی مسئله برایمان پررنک میشود اما جنبههای ایجابی حق مؤلف پررنگتر است.
این پژوهشگر با بیان اینکه موضوع حق مؤلف سابقهای طولانی دارد، ادامه داد: از زمانی که نشر بصورت صنعت مطرح شد طبیعتاً افرادی هم بودند که از آن بصورت غیر مجاز استفاده کنند و همین امر باعث تدوین قانونهایی در این زمینه شد. اولین قانون رسمی در این زمینه در ایران سال ۱۳۴۸ مطرح شد و بعد در سالهای ۵۲ و ۷۹ و ۸۲ هم قوانینی در این زمینه وضع شد. قانون سال ۴۸ از قوانین پیشرو در زمان خود بوده اما همچنان در این حوزه مشکلاتی داریم نظیر اینکه آیا باید از آثار غیر ایرانی هم حمایت بکنیم یا نه.
مطلبی با اشاره به اینکه بحث پیوستن ایران به کنوانسیون هم در هالهای از ابهام است، گفت: برخی صاحبنظران مخالف و برخی دیگر موافق پیوستن ایران هستند و بررسی مطالعات انجام شده نشان میدهد حجم خیلی زیادی از پژوهشها به این مسئله پرداختهاند و پژوهشگران زیادی به این حوزه توجه داشتهاند.
این استادیار دانشگاه آزاد در پایان گفت: الحاق ایران به این کنوانسیون در بلندمدت میتواند به نفع صنعت نشر ایران باشد اما در کوتاهمدت بخاطر هزینههایی که برای ناشر و خریدار دارد به ضرر صنعت نشر است. بررسی پژوهشهای انجام شده در این زمینه نشان میدهد در حرفهای شدن صنعت نشر موثر است البته برای الحاق هم باید پیامدهای منفی که کوتاه مدت هستند کنترل شوند.
در نشست اول این کنفرانس دکتر زهرا شاکری (استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران) با ارائه مقالهای با عنوان «التزام به رعایت حق معنوی در نشر آثار علمی» در این زمینه گفت: یکی از پرسشهایی که ما در این پژوهش دنبالش بودیم این بود که قلمروی حق معنوی تا کجاست؟ این حق دارای چهار بخش است؛ حق افشای عمومی یا حق نخستین انتشار اثر است که منحصر به مولف است. حق دیگر حق پدری است که تا ابد نام مولف باید بر اثر باقی بماند و هیچکس حق تغییر یا حذف آن را ندارد. حق دیگر حق حرمت و تمامیت اثر است که یعنی هیچکس غیر از مولف حق دخل و تصرف در اثر را ندارد. و در نهایت حق پشیمانی و استرداد اثر است که در برخی کشورها مثل فرانسه وجود دارد اما در ایران نیست. این حقوق در طول زندگی و حتی بعد از فوت مولف مورد حمایت قرار میگیرد. البته در برخی کشورها بعد از مرک تعدیلهایی در این حق ایجاد میشود
شاکری در ادامه گفت: آثار برای استفاده مخاطب تولید و منتشر میشود اما در درون این استفاده خواه ناخواه بخشی از حقوق مولفان نقض نمیشود و مثلا درمواردی که از آثاری که نقل قول صورت میگیرد بخشی از اثر مولفی دیگر استفاده میشود اما نکته این است که در این نقل قول باید حق معنوی مولف را رعایت کنیم؛ بنا بر این حتی اگر حقوق مادی تا حد اندکی نقض شود اما حق معنوی را باید رعایت کنیم.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه یکی از اصول حاکم بر استثنائات حق مادی این است که حق معنوی را رعایت کنیم، اظهار کرد: درکنوانسیون برن تاکید شده که تغییرات در اثر مولف اگر به حیثیت اثر لطمه نزند مجاز است اما در قانون ما این امر مطلقاً ممنوع است.
شاکری در پایان اظهار کرد: پرسش دیگر این است که آیا استفاده از ایدهی دیگری، نقض حق معنوی مولف قرار میگیرد یا خیر؟ ظبق نظام مالکیت ادبی در ایران ایدههای محض مورد حمایت نیستند و فقط تجلی ایدهها مشمول حق مولف میشوند. بطور کلی نقض یا استفاده از ایدهی اثر دیگری، جرم تلقی نمیشود و مشمول این قانون نیست اما ممکن است مشمول سرقت علمی بشود و از مراجع مربوطه قابلیت پیگیری دارد.
زینب پاپی (استادیار سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران) نیز با ارائهی مقالهای با عنوان «تحلیلی بر کپیرایت منابع منتشر شده در کتابخانههای ایران» اظهار کرد: یکی از مسائل مبتلا به منابعی که در اختیار کتابخانهها قرار داده میشود مسئلهی کپیرایت است و این از دغدغههای ناشران است.
پاپی افزود: منابع دسته های مختلفی دارند از جمله منابع «منتشر شده» نظیر پزوهشها و پایاننامهها که شامل حق نشر میشوند و کتابها. کتابخانهها از طرق مختلف کتابها را تهیه و گردآوری میکنند و در نهایت به کاربران ارائه میکنند. پیشنهاد ما در این مقاله این است که همان ابتدا که گردآوری منابع انجام میشود مسئلهی کپیرایت آن نیز در نظر گرفته شود.
این پژوهشگر با اشاره به پرسشهای اصلی این پژوهش گفت: در این مقاله دو پرسش داشتم اول اینکه وضعیت کپیرایت منابع منتشر شده در کتابخانههای ایران به چه شکل است و مسئله دوم هم ارائهی راهکاری به کتابخانهها برای ساماندهی وضعیت منابع است.
پاپی ادامه داد: حقوق مادی و حقوق معنوی ناشران و پدیدآورندگان باید بطور کامل در کتابخانهها رعایت شوند. مدت حمایتکپی رایت از اثر ۵۰ سال پس از مرگ پدیدآور است و در صورتی که وارثی نداشته باشد تبدیل به منابع عمومی میشود. برخی منابع در کتابخانهها هستند که شامل این قاعده میشود اما به دلیل بی اطلاعی مانند سایر منابع با آنها برخورد میشود.
وی در پایان با بیان اینکه کتابخانههای مختلف داخلی و خارجی را بررسی کرده است گفت: آییننامههای کتابخانههای مختلف را بررسی کردم تا با توجه به شرایط کشور خودمان به راهکارهایی برای این مقوله در ایران برسم. یکی دو مورد از راهکارهایی که پیشنهاد کردهام این است که وضعیت حقوق مادی و معنوی هر اثر در اطلاعات منبعی که وارد نرمافزار شده است دکر شود؛ بصورتی که در هنگام جستوجو در پرتال کتابخانهی مورد نظر به فرد نشان داده شود. راهکار دیگر ورودی کتابخانهها و فراهمآوری منابع کتابخانه ها، فرم پیشنهادی ثبت منابع کتابخانهای است که طبق آن وضعیت کپیرایت منابع کتابخانهای ثبت شود.
مهدی خاقانی اصفهانی (استادیار حقوق جزا و جرم شناسی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت» با ارائهی مقالهای با عنوان برسی اشکالات «قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» و «دستورالعمل نحوه بررسی تخلفات پژوهشی»، گفت: بعد از گذشت سالیان دراز از وضع قوانین مرتبط در حوزهی حمایت از حق مولف، انتظار میرفت که بعد از ۵۰ سال قوانین با عیوب کمتری تدوین شوند اما در قالب نقد به این قانون و دستورالعمل نکاتی را عرض میکنم.
خاقانی با بیان اینکه چرخشهای تیز در قوانین این حوزه موجب آشفتگی ذهن مولفان و پژوهشگران خواهد بود، ادامه داد: در قانون پیشگیری و مقابله با تقلب... که تمرکز آن بر پیشگیری و مقابله با تقلب در تالبف پایانهنامههای ارشد و دکتری است، نارساییهایی وجود داد که برخی ایرادات آن را عرض میکنم. برای مثال استثنائاتی در ماده ۵ این قانون وجود دارد که بسیار گسترده است و انواع ویرایشها را از شمول تقلب مستثنی کرده است. وقتی قانونگذار میگوید ویرایش استثناست و مصداق تقلب نیست بسیاری از مؤسسات روبروی دانشگاه که پایاننامه میفروشند مدعی میشوند که ما در حال پایاننامهنویسی نیستیم و در خال ویرایش علمی هستیم!
این پژوهشگر در ادامهی نقد قوانین مذکور افزود: تبصره ۹ این قانون میگوید اگر پایاننامهای مرتکب تقلب شده باشد حق الزحمه و حقوق مادی استاد دانشگاه پرداخت نمیشود؛ اما این قانون نقض قاعدهی شخصی بودن مسئولیت است و فردی غیر از فرد متقلب را مجازات میکنیم.
خاقانی اصفهانی اظهار کرد: مورد دیگر بند ۵ ماده واحده «قانون پیشگیری...» میگوید اموری مثل تایپ و ترجمه و ویرایش و گردآوری دادهها از مصادیق تقلب نیست؛ در حالی که گردآوری داده ها فرایندی ماهوی است و نباید در کنار امور شکلی مثل ویرایش یا تایپ قرار بگیرد و همین امر موجب سواستفادهی برخی فروشندگان پایاننامه قرار میگیرد.
«بررسی مشوق های انگیزشی و موانع بازدارنده پدیدآوران در نشر کتاب» عنوان یکی دیگر از مقالات ارائهشده در دومین کنفرانس پژوهشهای نشر بود.
این مقاله توسط دکتر موحدیان، رییس اداره کتابخانههای عمومی زنجان و خانم شاه محمدی تهیه شده بود و موحدیان در ارائهی آن گفت: کمتر پژوهشی است که بشود مسایل و معضلات حوزه نشر را در آن از زاویهای دیگر دید و هدف ما در این پژوهش اتخاذ زاویهای متفاوت بود؛ اینکه چه انگیزههایی باعث ورود و ماندن یا عدم ورود و یا خروج از عرصهی نویسندگی در افراد مختلف میشود.
موحدیان ادامه داد: نتایج پژوهشها و آمارها بیانگر این است که در ایران تعداد کمی از افراد وارد عرصه نویسندگی میشوند و تعداد افرادی که وارد این عرصه میشوند در مقایسه با جمعیت کل کشور ناچیز است و درحالی که این نسبت در برخی کشورها بسیار بالاست و از طرفی دیگر نویسندگانی داریم که فقط یک اثر خلق میکنند.
این پژوهشگر با بیان اینکه در این پژوهش عوامل اثرگذار بر ورود مؤلفان به این حوزه، عوامل بازدارنده از ورود افراد، و عوامل موثر بر رویگردانی افراد از نشر کتاب بررسی شده است، گفت: ما عوامل انگیزشی را در شش طبقه دسته بندی کردیم؛ اولی بحث رقابتجویی و فضلفروشی است که افراد را وارد این حوزه میکند. دوم کسب سرمایه نمادین و کسب جایگاه اجتماعی بوده که باعث شده افراد به این خاطر دست به خلق اثر بزنند.
او افزود: عامل سوم موقعیت شغلی و حرفهای است که بخصوص در میان اعضای هیئت علمی و دانشگاهیان دیده میشود. افراد از این طریق سعی میکنند رزومه و موقعیت شغلی خود را ارتقا بخشند. عامل دیگر بحث رضامندی درونی و بود و اینکه اسم شخص بعنوان مولف ذکر میشود و عامل دیگر تشویق و درخواست است که در میان دانشگاهیان و انجمنهای علمی و فرهنگی بیشتر دیده میشود. در آخر نیز تعهد اخلاقی به پیشرفت و اشتراک گذاری دانش و حفظ میراث شفاهی و فرهنگ بومی از عوامل موثر در ورود به این حوزه بوده است.
موحدیان در توضیح عوامل بازدارنده نیز گفت: فقدان شناخت نسبت به مخاطبین؛ دشواری مهارت نوشتن؛ وظایف شغلی و خانوادگی؛ عوامل مدیریتی و نشر؛ پیدایش راههای جایگزین نشر کتاب؛ مخاطرهآمیز بودن نشر، از جمله عوامل بازدارنده از ورود به حوزه نشر و تألیف است.
این پژوهشگر در پایان افزود: «رقابت» عامل انگیزشی قوی برای پدیدآوران بود و عوامل دیگر را تحت تاثیر قرار میداد. از سوی دیگر مخاطب حلقه مفقوده مهمی در عرصه نشر است و بعضاً کتاب ها برای خوانده شدن نوشته نمیشوند.
در دومین کنفرانس پژوهشهای نشر، امیررضا اصنافی، دانشیار علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، مقالهای با عنوان «بهرهگیری از فناوری بلاکچین در مراکز آرشیوی» را ارایه کرد.
اصنافی با توضیح ویژگی های تکنولوژی بلاکچین گفت: بحث ما راجع به بلاکچین است بعنوان یکی از فناوری هایی که خود را در حوزه آرشیو ها نیز مطرح کرده است. این فناوری خود را در حفاظت و گردش و نگهداری و دسترسپذیر کردن اطلاعات مطرح کرده و ما نیز باید به آن توجه کنیم.
وی ادامه داد: بلاکچین در حوزه اقتصاد و صنعت وارد شده و در حوزه آرشیو هم میتوان از آن استفاده کرد. یکی از مزیتهای آن حذف شخص ثالث و واسطهگری است بخصوص در مواردی که پرداخت وجه صورت میگیرد. همچنین در این فناوری امکان دستکاری اطلاعات و جعل کمتر وجود دارد؛ ضریب دقت در بلاکچین افزایش مییابد و هزینه های زیرساختی بشدت کاهش مییابد.
اصنافی همچنین با اشاره به اینکه یکی از چالشهای آرشیویستها در عصر حاضر این است که اگر یک سندی که نسخه دیگری از آن نیست خدشه دار شود دیگر قابل جایگزینی نیست، گفت: به همین خاطر چالشهای آرشیویستها بیشتر از کتابدارهاست. بخصوص اگر حوادثی مثل سیل و زلزله رخ بدهد و اصل مدارک از بین برود.
وی با اشاره به رشد و توسعه همزمان فناوری و مخاطبان، گفت: بلاکچین کمک میکند این چالشها و بیثباتیها تا حد زیادی راحت شود. این فناوری در مدیریت اسناد و مدیریت آرشیو استفاده شود؛ مدل پیشنهادی ما این است که در درجه اول امنیت حفظ شود. پیادهسازی و اجرای این فناوری در حوزه آرشیو نیاز به همین آرشیویستها و مراکز استاد دارد تا بتوانیم نگرانیهای فعالان این حوزه را مرتفع کنیم.
نشست دوم:
در نشست دوم دکتر قاسم آزادی احمدآبادی، استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور با ارائه مقالهای با عنوان «مرورب بر برنامهها و سیاستهای قلمرو نشر در ایران»، گفت: نشر منابع اطلاعاتی بطور عام و نشر کتاب بطور خاص از مهمترین مولفه های توسعه فرهنگی به شمار میروند. ظهور فناوری های جدید و اینترنت از محرکهای تغییر در فرایند تولید، توزیع، بازاریابی و ترویج کتاب بوده است.
به گفته این پژوهشگر: دخالت دولت در حوزه فرهنگ امری پذیرفته شده است و در بسیاری از کشورها اتفاق میافتد؛ سیاستهای این حوزه شامل سه سطح سیاست های نظارتی، سیاست های مالی و سیاست های ترویجی است.
آزادی احمدآبادی با اشاره به اهمیت صنعت چاپ و نشر، اظهار کرد: به همین علت ما سراغ برنامهها و سیاستهای حوزه چاپ و نشر رفتیم تا ببینیم چه نگاهی به این حوزه بوده است و بررسی مقوله جایگاه چاپ و نشر در سیاستهای بالادستی و شناسایی نهادهای متولی در این حوزه را بعنوان موضوع خود برگزیدیم.
او افزود: در بررسی اسناد بالادستی تنها سه سند پیدا کردیم که به حوزه چاپ و نشر پرداخته بودند؛ قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی اجتماعی کاملترین سندی بود که پیدا کردیم.
در گام بعدی نهادهای متولی و نقش هریک را ارزیابی کردیم که در این زمینه شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت ارشاد و وزارت صمت، سازمان اسناد و کتابخانه ملی و ... از مهمترین نهادهای این حوزه بودند. همچنین مهمترین قوانین و مقررات این حوزه را نیز دسته بندی کردیم که مهمترین آنها قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان است که با ۱۵ مورد دیگر درسته قوانین تنظیمی قرار میگیرند. دو مورد در حوزه سیاستهای مالی و دو مورد نیز در حوزه سیاستهای ترویجی قرار میگیرند.
این پژوهشگر ادامه داد: مهمترین مشکلات و چالشهای مدیریتی حوزه چاپ و نشر را نامتناسب بودن ساختار دولتی صنعت چاپ ذکر کرد و گفت: تشکیل شورای ملی کتاب به منظور مدیریت همهجانبه مسائل چاپ و نشر از سیاستگذاری های ضروری در این عرصه است.
احمد شاکری پژوهشگر دیگری بود که مقالهای با عنوان «از پژوهش تا صنعت؛ چالشهای نشر از منظر مطالعات فرهنگی» را در این کنفرانس ارائه کرد.
این استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه وقتی از صنعت نشر صحبت میکنیم باید ببینیم اصلاً نشر ایران ویژگیهای یک صنعت را دارد یا خیر؟ کسانی که در سالیان مختتلف بعنوان متولی نشر بودهاند ادعا کردهاند که نشر ایران ویژگیهای یک صنعت را دارد اما این ادعا از پایههای بنیادین خود با پرسشهایی مواجه است.
شاکری گفت: نکتهی مهم در صنعتی بودن نشر ارتباط میان بخش خصوصی و دولتی است و اینکه این چرخه توسط بازیگران این حوزه چطور از مرحلهی پیشاتولید تا پساتولید رعایت میشود؛ صنعت نشر هم در دیپلماسی فرهنگی هم در دیپلماسی اقتصادی میتواند نقشآفرینی کند. در بسیاری از جاها ما مطلقاً وارد صنعت نشر نشدهایم! چرا کتاب ایرانی جهانی نمیشود؟ زیرا بخاطر عدم شفافیت در تولید در مجامع حوزهی نشر به رسمیت شناخته نمیشویم. ناشران ما هنوز نتوانستهاند قراردادهای «تیپیک» برای این حوزه ایجاد کنند.
این پژوهشگر افزود: وقتی صنعت نشر برخی کشورهای دیگر را مطالعه میکنیم میبینیم آسیبهایی که به دلیل تغییرات سلیقهای مدیران ما به صنعت نشر وارد شده بسیار زیاد است. در حالی که در کشورهای دیگر ثبات مدیریتی تاثیر بسیار مثبتی بر صنعت نشر دارد.
شاکری با بیان اینکه بعد از آمریکا بزرگترین بازار نشر را کشور چین دارد، گفت: گروههای انتشاراتی در چین وجود دارد که توانسته شش هزار ناشر را مدیریت کند؛ درحالی که گروههای انتشاراتی در ایران هنوز به رسمیت شناخته نشده است. بعد از چین کشور دیگری که مثال زده میشود ترکیه است. ترکیه توانسته کاری بکند که نشر ترکیه نویسندگان بینالمللی داشته باشد. خیلی از ساختارهای ما نظیر نمایشگاه کتاب در مقایسه با کشورهای دیگر، ساختار نمایشگاهی - فروشگاهی دارند. در حالی که تحقق همزمان این دو چالشهایی را در پی دارد.
این پژوهشگر در پایان تاکید کرد که برای رشد حوزه نشر و حرکت به سمت صنعتی شدن آن باید از دخالت های بیجا در حوزه فرهنگ تا حد ممکن دوری شود؛ همچنین اگر میخواهیم وارد صنعت نشر شویم بخش خصوصی و متخصصان باید وارد این حوزه شوند. بعلاوه باید فاصله رفتارهای نمایشی تا رفتارهای واقعی کمتر شود و مثلث سیاست، حمایت، نظارت توسط بازیگران اصلی این حوزه کنترل شود.
در دومین کنفرانس پژوهشهای نشر راضیه غلامینژاد (دکتری زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهید بهشتی) با ارائه مقالهای با عنوان «مقایسه دو ژانر کتب درسی و مقالات پژوهشی: بستههای واژگانی در گفتمان زبانشناسی کاربردی»، اظهار کرد: منظور از بستههای واژگانی یعنی مجموعهی واژگان متوالی که در هر زبانی وجود دارد.
وی ادامه داد: برای اجرای این پژوهش ما دو پیکره لازم داشتیم؛ یکی برای کتب درسی و دیگری برای مقالات پژوهشی. برای این کار ۶۵۰ مقاله را گردآوری کردیم که این پیکره حدود شش میلیون کلمه حجم داشت. پیکرهی کتب درسی رشته زبانشناسی کاربردی نیز شامل حجمی ۱۰ میلیون کلمهای بود.
غلامینژاد اضافه کرد: نتیجهی به دست آمده در این پژوهش نشان داد بستههای واژگانی در هر دو ژانر مقالات پژوهشی و کتاب درسی وجود دارد اما در مقالات پژوهشی تنوع بسیار بیشتری دارد. در ژانر مقاله بستههای واژگانی با کاربرد ارجاعی یا بیان نتیجهی تحقیق، بستههای واژگانی برای تنظیم گفتمان یا برقراری ارتباط بخشهای قبلی و بعدی متن و همینطور بستههای واژگانی با کاربرد «بیان قطعیت» از جمله بستههای واژگانی بود.
این پژوهشگر افزود: در ژانر کتب درسی بستههای واژگانی نگرشی یعنی بستههایی که نظر شخصی نویسنده را بیان میکند بیشتر دیده میشود. بنابراین میشود گفت نویسندگان کتب درسی بیشتر به خود اجازه میدهند ورود کنند به متن و موضع خود را اعمال کنند اما در ژانر مقاله این امر برعکس است.
غلامینژاد در پایان گفت: در نتیجه میشود گفت بسته های واژگانی در ژانرهای مختلف به شکل های مختلفی ارايه میشوند و ژانرها از نظر نوع و کاربرد بستههای واژگانی که در آنها وجود دارد، متفاوتند.
در ادامه نشست دوم این کنفرانس، زهرا ناصری (دکتری مدیریت اطلاعات دانشگاه تهران) مقالهای با عنوان «بازاریابی محتوایی در صنعت نشر ایران: از ابعاد شناختی تا اثربخشی» را برای حاضران ارائه کرد.
ناصری در این ارائه گفت: همانطور که متخصصان این حوزه اشاره میکنند تنها راهکار برای برونرفت از این وضعیت بازار کتاب و جذب مخاطب بیشتر، بازاریابی است. در این زمینه باید از رویکرد «رانشی» به «کششی» تغییر پارادایم بدهیم.
این پژوهشگر افزود: ما در عصر رسانههای اجتماعی، عصر مخاطبان نسل زد و در عصر محتوا هستیم. بازاریابیای که بر این اصول استوار باشد «بازاریابی محتوایی» است. هدف این راهبرد در برقراری ارتباط با مشتری است و از رسانههای خصوصی و تحت مالکیت خود استفاده میکند و میشود گفت از تمام فنون بازاریابی استفاده میکند.
وی با بیان اینکه در این پژوهش هدفمان را جذب مخاطب بیشتر تعیین کردیم و برای شش ماه این استراتژی را آزمایش کردیم، افزود: براساس مدل بازاریابی محتوایی که روی اینستاگرام و تلگرام یک ناشر استفاده کردیم، نتایج مثبتی به دست آوردیم که حاکی از افزایش فروش ناشر نیز بود.
این پژوهشگر در پایان نیز گفت: با توجه به مسیر یا سفر خرید، که فرد به یک «خریدار» تبدیل شود، شخص باید سه مرحله را طی کند که اول آگاهی (از محصول)، دوم ارزیابی (محصول) و سوم اقدام (به خرید) است که میشود گفت این مدل ما آزمون خود را با موفقیت پشت سر گذاشت؛ این یکی از استراتژیهای به روز بازاریابی است که میتواند به رونق صنعت نشر کمک کند.
نشست سوم:
یدالله رفیعی (استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) که مقالهای با عنوان «آسیبشناسی ترجمهی متون ادبی معاصر از عربی به فارسی» را ارائه کرد، در ابتدای سومین نشست این کنفرانس گفت: برگزاری این کنفرانس با موضوع پژوهشهای نشر کاری بزرگ بوده که خلأ آن حس میشد. بحث پژوهش و نشر در کشور ما باید در قالب یک صنعت قرار بگیرد و واقعاً نیاز به حمایت دارد و برای جلب حمایت کلی در این دو مقوله ابتدا من معتقدم باید در جامعه احساس نیاز بشود و این پژوهش میتواند این احساس نیاز را ایجاد کند.
رفیعی ادامه داد: در این پژوهش من معتقدم ترجمه باید بعنوان یک صنعت مطرح شود؛ در تعریف ترجمه برخی اینطور گفتهاند که ترجمه انتقال مفاهیم از زبان مبدا به زبان مقصد است اما برخی دیگر معتقدند که ترجمه بازتولید متنی جدید با توجه به مفاهیم مپمتن مبدأ است. طبیعتاً هیچ مترجمی نمیتواند ادعا کند آنچه نویسنده اصلی در زبان مبدا مورد نظر داشته به زبان مقصد منتقل میشود؛ بخصوص اگر ترجمه مربوط به شعر یا آثار ادبی باشد. هرقدر مترجم شرایط لازم برای ترجمه و دقت لازم را داشته باشد بیشتر مفاهیم را میشود منتقل کرد.
او با اشاره به بیشترین چالش های مترجمین متون ادبی و دشواریهای ترجمهی متون ادبی گفت: مراحل ترجمه را به درک متن و دیگری بیان آن تقسیم کردهاند؛ یعنی مترجم باید تسلط کامل و کافی به محتوای متن داشته باشد و بعد از آن مرحله بازتولید یا بازنویسی متن اتفاق میافتد. آنچه مطرح این است که مترجم باید در بحث ترجمه نوع متن را تشخیص دهد که از چیست و این از اهمیت زیادی برخوردار است و یکی از چالشهای ترجه به حساب میآید.
رفیعی افزود: از طرف دیگر هر متن عناصر تاثیرگذاری دارد که نویسنده هنگام نوشتن در نظر داشته و مترجم هم باید بتواند آن را به زبان مقصد منتقل کند. مسئلهی دیگر خوانندهی متن است؛ یعنی مترجم باید بداند خواننده و مخاطب کیست. بدون توجه به این قضیه مترجم نمیتواند موفق باشد. همچنین ترجمهی استعارات و مجازها و کنایههاست که حتماً باید در زبان مقصد بر اساس فرهنگ صاحبان زبان مقصد معادلسازی شود و در غیر این صورت خواننده با مشکل مواجه میشود. دشواریهای ترجمهی متون ادبی یکی معادلیابی صحیح برای واژگان است؛ این واژگان اگر تحت اللفظی ترجمه شود برای مخاطب قابل استفاده نیست.
این پژوهشگر همچنین افزود: بحث ساختار کلمات نیز از دیگر چالش های مترجمان متون ادبی است؛ قواعد زبان عربی با فارسی تفاوت های زیادی دارد. طبیعتاً اگر بعنوان مترجم با قواعد عربی یا فارسی آشنا نباشیم، نمیتوانیم ترجمهی صحیحی ارائه بدهیم.
رفیعی در آخر با اشاره به ویژگیهای ترجمهی خوب در حوزهی متون ادبی گفت: توجه به مفاهیم فرهنگی و تاریخی در هر دو زبان مبدا و مقصد، حفظ لحن نویسنده، در نظر مولف توسط مولف برای انتقال آن به متن مقصد؛ آشنایی به سبک هردو زبان؛ انتخاب معادل درست و در نهایت انتخاب دستور درست برای متن از جمله این ویژگیهاست.
فضلالله خدادادی (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی) نیز ۲۲ تیرماه در دومین کنفرانس پژوهشهای نشر، با ارائهی مقالهای با عنوان «عناصر و اسباب ایجاد طنز در گویش تایبادی» گفت: در باب گویشهای خراسانی باید گفت این گویشها بسیار سرشار است و میتواند به غنای زبان فارسی کمک کند و میتواند در تصحیح متون و نسخ خطی به پژوهشگران کمک کند.
این پژوهشگر گفت: این گویش با گویشهای غرب افغانستان مقاربت دارد و با گویش دری عجین شده و کلماتی که در آن به کار میرود میتواند برای پژوهشگران مفید باشد.
خدادادی افزود: گویش گونه متمایزی از یک زبان در محدوهی جغرافیایی و اجتماعی است که صورت نوشتاری ندارد در حالی که زبان صورت نوشتاری دارد که این مهمترین تفاوت زبان و گویش است.
وی در پایان با برشمردن عناصر و اسباب طنز در گویش تایبادی گفت: این عناصر عبارتند از ضربالمثلها، داستان ها، کنایهها، اشعار، استعارهی تحکمیه و... البته باید در بافت یک گویش قرار بگیرید که درک درستی از موقعیت و حتی زبان بدن گوینده داشته باشید و بطور دقیق طنز نهفته در این گویش را درگ کنید.
«بررسی نقش هنجارگریزیهای نحوی در ساخت روایی داستان «خانهروشنان» هوشنگ گلشیری مقالهای بود که مونا ولی پور (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی) و دانشجوی او خانم حسینی تهیه کرده بودند.
ولیپور با بیان اینکه این پژوهش بخشی از پژوهشی بزرگتر است، داستان خانهروشنان را یکی از پیچیدهترین داستانهای گلشیری دانست و در ادامه حسینی در ارائهی خود از این پژوهش گفت: متن داستان را بررسی کرده و ساختار نحوی آن را مشخص کردیم تاهنجارشکنیهای آن را مشخص کنیم و ارتباط آن را با محتوا بسنجیم. این پژوهش با روش تحلیل ساختاری «دستور وابستگی» انجام شده است که در آن فعل جمله اهمیت بالایی دارد.
حسینی ادامه داد: در این روش با پیدا کردن فعل جمله میتوان راحتتر به اجزای جمله و ساختار آن پی برد.
وی با بیان اینکه هدف تحلیل ما این بود که اول ساختهای بنیادی را پیدا کنیم و بعد هنجارشکنیهای آن را مشخص کنیم، افزود: در این پژوهش میخواستیم مشخص کنیم که نویسنده تا چه حد از زبان معیار خود دور شده و توانسته ارتباط بین محتوا و نحو داستان را بخوبی به وجود بیاورد.
این پژوهشگر اظهار کرد: یکی از ویژگیهای پررنگ داستان، بود و نبود صورت در داستان است. بدون صورت بودن راوی باعث شده ضمیر جمع برای آن به کار رود و گلشیری با این کار توانسته به نوعی فردیت را از بین ببرد. این بازی با ساختار نحوی جمله برای بیان مسائل مورد نظر نویسنده کمک کرده و استفاده از امکان جابهجایی ارکان جمله در زبان فارسی موجب همراهی مخاطب میشود. نویسنده توانسته از این طریق به نوشتن یک متن چندوجهی و مبهم دست پیدا کند. جابهجایی ارکان و هنجارشکنیها به نویسنده کمک کرده و به ارتباط پیرنگ و متن داستان و استفاده گلشیری از این شیوه مسلماً عاپدانه بوده و در خدمت سیر روایی داستان قرار گرفه است.
محمد محمودی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی)، نیز در نشست سوم این کنفرانس مقالهای تحت عنوان «نگاهی به جریان ادبیات داستانی اقلیمی در ایران» را ارائه کرد و گفت: نخستین رمان اقلیمی ایران با عنوان «روز سیاه کارگر» در سال ۱۳۰۵ منتشر شده است؛ داستان بلند مرقد آقا که در سال ۱۳۰۹ منتشر شده است، اثر دیگری در این زمینه است. در این دوره دو جریان رمان فارسی شکل گرفته بود که جریان اول رمان تاریخی است و جریان دوم رمان اجتماعی است. شرایط و ساختار اجتماعی سیاسی ایران زمینه پیدایش گونههای مختلف رئالیسم فارسی را فراهم کرد. رفتهرفته آثاری پختهتر خلق شد که در آنها محیط اجتماعی و اقلیمی جزو ساخت مایههای اصلی داستان است و نقشی کلیدی در آن دارد. در ادبیات ما عناصر محیطی به نوعی که بتوان آن را اثری اقلیمی دانست غایب است اما این اصطلاح به ادبیات معاصر مربوط است.
این پژوهشگر ادبی ادامه داد: متونی را که بر پایه فرهنگ و سنت ها نوشته شده و از نظر مردمشناختی و جامعهشناختی حائز اهمیت است میتوان در دستهی ادبیات اقلیمی قرار داد. در تعریف ادبیات داستانی اقلیمی میتوان گفت داستانی است دربارهی یک منطقهی جغرافیایی خاص که خصیصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی یک اقلیم را مورد توجه قرار میدهد.
محمودی با اشاره به اینکه این ادبیات در دوران دهه ۴۰ و ۵۰ به اوج خود میرسد، اضافه کرد: یکی از دلایل این امر تحولات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن دورهی خاص بخصوص اصلاحات عرضی بود که برای رفاه کشاورزان اجرا شد اما شکست خورد و بر فقر و تنگدستی آنان افزو. ورود تکنولوژی و ماشینآلات مدرن و تناقضات فضای زندگی روستاییان در آن دوره از محورهای ادبیات اقلیمی است.
او ادامه داد: کودتای ۲۸ مرداد منجر به تغییر نگرش روشنفکران شد و هرچه نشانی از غرب داشت مذموم شمرده شد. مفهوم غربزدگی هم در این دوره در ذهنیت روشنفکران آن دوره شکل گرفت؛ اقبال عموم مردم و نویسندگان و روشنفکران به این ایده حکایت از محبوبیت آن داشت و با استقبال مخاطبان هم مواجه شد چرا که جاذبهها تنوع اقلیمی مختلف را به آنان نشان میداد.
محمودی در پایان نیز گفت: تقسیمبندی این ادبیات شامل ادبیات اقلیمی جنوب، ادبیات اقلیمی شمال، ادبیات اقلیمی خراسان یا شرق، و ادبیات اقلیمی غرب یا کرمانشاه است که هریک گرایشهای خاص خود را دارند.
متن کامل مقالات همایش پژوهشهای نشر منتشر میشود
رئیس سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی در پایان دومین کنفرانس پژوهشهای نشر که ۲۲ تیر در تالار استاد ایرج افشار کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد، از انتشار متن کامل مقالات در نشریات سازمان انتشارات خبر داد.
علی اکبرزاده رئیس این کنفرانس در پایان این کنفرانس با فدردانی از پژوهشگران و حاضران این همایش گفت: غایت این همایش این بود که بستری ایجاد شود برای کسانی که در زمینه نشر و ادبیات و فرهنگ مکتوب دغدغه دارند، در این فرصت بتوانند دیدگاههای خود را بیان کنند.
رئیس سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی همچنین در پاسخ به درخواست پژوهشگران برای انتشار متن کامل مقالات ارائه شده نیز گفت: متن کامل مقالات در دو نشریهی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر خواهد شد.